-
دردی دارم به دل که مپرس
1392/02/16 03:10
عزیز دلم امید قلب مجروحم نمیدانی هر وقت که غم بر قلب ویرانم آشیانه می کند پناهنده خاطرات تو می شوم و خاطرات امید بخش تو، خدا میداند اشک دور چشمانم حلقه میزند و عقده گلویم را می فشارد و غم و غصه جدائی فلب غمگینم را غمگین تر میکند ایکاش میدانستی در فراغ تو چقدر رنج و غربت میکشم بهتر از جانم اگر بعد از مرگم بیائی قبرم را...
-
دو اصل مهم برای دستیابی به موفقیت مالی
1389/10/23 11:26
دو اصل مهم برای دستیابی به موفقیت مالی وجود دارد. اولین اصل، همان است که ما آن را قانون جذب مینامیم. دو اصل مهم برای دستیابی به موفقیت مالی وجود دارد. اولین اصل، همان است که ما آن را قانون جذب مینامیم. این قانون میگوید که شما همانند یک آهن ربای دائمی هستید. بر اساس این اصل، افکار شما، میدان قدرتمندی از انرژی ایجاد...
-
چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
1389/05/09 19:54
با کمی مکث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی . پرسیدم ، آخر .... ، و او بدون اینکه متوجه...
-
21 جمله انرژی زا از آنتونی رابینز !!
1389/05/09 19:45
یک به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید . دو با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید ، مهارتهای مکالمه ای مثل دیگر مهارتها خیلی مهم میشوند . سه همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرجنکنید و یا همانقدر که می...
-
معجزه ی روبان آبى
1389/05/09 19:36
آموزگارى تصمیم گرفت که از دانشآموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند. او دانشآموزان را یکىیکى به جلوى کلاس میآورد و چگونگى اثرگذارى آنها بر خودش را بازگو میکرد. آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ میزد که روى آن با حروف طلایى نوشته شده بود: "من آدم تاثیرگذارى هستم" سپس آموزگار تصمیم گرفت که...
-
چگونه الگوی خوبی برای فرزندانتان باشید!
1389/05/09 19:31
والدین نمی دانند که چه تاثیری بر فرزندانشان دارند. از زمانی که به دنیا می آییم، شروع به یادگرفتن از کسانی می کنیم که بیشتر از در اطراف خود می بینیم که معمولاً هم پدر و مادرمان هستند. الگو بودن کمی ترس دارد اما باید بدانید که بعنوان پدر یا مادر این وظیفه را دارید. به زمانی فکر کنید که فرزندتان کوچک بود و مثل طوطی هرچه...
-
یک ساعت بعد از خوردن نوشابه
1389/04/31 18:05
10 دقیقه بعد : 10 قاشق چای خوری شکر وارد بدنتان می شود. می دانید چرا با وجود خوردن این حجم شکر دچار استفراغ نمی شوید؟ چون اسید فسفریک، طعم آن را کمی می گیرد و شیرینی اش را خنثی می کند. 20 دقیقه بعد : قند خونتان بالا می رود و منجر به ترشح ناگهانی و یک جای انسولین می شود. کبدتان شروع می کند به تبدیل قند به چربی تا قند...
-
7 اصل موفقیت
1389/04/31 17:13
«بیل گیتس»، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت : « در دبیرستان خیلی چیزها را به دانشآموزان نمیآموزند » او هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند، بیان کرد . این اصول به شرح ذیل است : اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت...
-
تست روانشناسی سن ( بسیار نزدیک به حقیقت)
1389/04/31 16:46
شخصیتی براین عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خواهید باشید دور نمی کند، بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید : فرض می کنیم که شما متولد 29 اردیبهشت 1364 هستید.اردیبهشت ماه دوم (2) سال است پس : 9=1+8=18=5+9+ 3+1=1395= 1364+2+29 شماره تولد 9 است و...
-
تست آرامش اعصاب
1389/04/31 16:39
1- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید. OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO...
-
حاضر جوابی برنارد شاو
1389/04/24 09:09
روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت و گفت:آقای شاو ! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است برنارد شاو هم سریع جواب میدهد : بله ! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید! روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:«شما برای چی می نویسید...
-
زنانی که جایگاه خود را می شناسند
1389/04/24 09:08
خانم باربارا والترز که از مجریان بسیار سرشناس تلویزیون های معتبر آمریکاست سالها پیش از شروع مبارزات آزادی طلبانه افغانستان داستانی مربوط به نقشهای جنسیتی در کابل تهیه کرد. در سفری که به افغانستان داشت متوجه شده بود که زنان همواره و بطور سنتی 5 قدم عقب تر از همسرانشان راه می روند . خانم والترز اخیرا نیز سفری به کابل...
-
حکایت نامه
1389/04/24 09:01
من یک سنت پیدا کردم پسر کوچکی، در هنگام راه رفتن در خیابان، سکه ای یک سنتی پیدا کرد. او از پیدا کردن این پول، آن هم بدون هیچ زحمتی، خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد که او بقیه روزها هم با چشم های باز سرش را پایین بگیرد (به دنبال گنج!). او در مدت زندگیش، 296 سکه 1 سنتی، 48 سکه 5 سنتی، 19 سکه 10 سنتی، 2 سکه نیم دلاری...
-
آشنایی با هوشهای هشتگانه انسان
1389/04/22 14:16
هوشها انواع و اقسام دارند؛ باید هر کسی در وجود خودش به دنبال هوش خود بگردد و تحصیلات و شغلش را بر پایه آن قرار دهد. هوارد گاردنر روانشناسی بود که اولین بار این حرف را بر سر نظام آموزشی سنتی دنیا فریاد کشید. درس پشت درس، دارید. میافتید؟ کمکم دارد از تحصیلات آکادمیک حالتان به هم میخورد؟ دپ زدهاید که آنقدر خنگید که...
-
زنی که خجالت میکشید به شوهرش بگوید چه کادویی میخواهد!
1389/04/22 14:03
یه روز یه خانومه که ماشینش قدیمی و خراب شده بوده تصمیم میگیره که به شوهرش یه جوری غیر مستقیم بگه که یه ماشین نو میخواد . به شوهرش میگه عزیزم روز تولدم نزدیکه. لطفا برام یه چیزی بخر که صفر تا صد رو تو 4 ثانیه بره و رنگش هم آبی باشه . حالا حدس بزنین شوهرش برا تولد خانومه چی میخره؟ یه روز یه خانومه که ماشینش قدیمی و...
-
شانزده دلیل برای «میوه فروش» شدن به جای «مهندس نرم افزار» شدن!
1389/04/22 13:53
سالها پیش آنقدر از فشارهای پروژه و دشوار بودن تولید نرم افزار خسته شده بودم که با یکی از دوستان هم دانشگاهی تصمیم گرفتیم یک شغل شرافتمندانه انتخاب کنیم! این بود که مشاغل مختلف را علمی، بررسی کردیم و آخر از همه تصمیم گرفتیم یک میوه فروشی باز کنیم! چرا؟ به هزار و پانزده دلیل! 15 دلیلش را می نویسم، هزارتای بقیه اش را...
-
سوزنبان قطار زندگی خود باشیم !
1389/04/19 08:26
روز یازدهم سفر ، هوا به شدت آفتابی شده بود. بعد از آن روزهای سرد و بارانی ، جای این آفتاب گرم و فرح بخش واقعا خالی بود. بلافاصله وسایل خود را به استراحتگاه نزدیک دریاچه منتقل کردیم و آنجا چادر زدیم. خدامراد اجاقی درست کرد و آتشی برپا ساخت و سپس به سمت دریاچه رفت و ساعتی بعد با سبدی پر از ماهی های درشت و تازه برگشت. او...
-
ضریح امام حسین علیه السلام
1389/04/19 08:24
لقطات من الجو الضریح المقدس مکان الاستشهاد (المذبح) ضریح الشهداء مرقد حبیب بن مظاهر من الداخل مرقد إبراهیم المجاب
-
شخصیت خود را محک بزنید
1389/04/19 08:18
به این تست شک نکنید. این آخرین و استانداردترین تست شخصیت شناسى است که این روزها در اروپا بین روانشناسان در جریان است. پاسخهایش هم اصلاً کار دشوارى نیست. کافى است کمى به خودتان رجوع کنید. یک کاغذ و قلم هم کنار دستتان باشد و جوابی را که انتخاب می کنید یادداشت کنید که بتوانید امتیازهایى که گرفته اید جمع بزنید. حاضرید؟ پس...
-
قدر خانواده ات رابدان ....
1389/04/16 18:53
با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم اوو!! معذرت میخوام من هم معذرت میخوام , دقت نکردم ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه , خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم کمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم. دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد همینکه برگشتم به اوخوردم...
-
همه ما رویاها و آرزوهایی داریم
1389/04/16 11:48
در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما رقم زده می شود. آنچه سرنوشت ما را تعیین می کند شرایط زندگیمان نیست، بلکه تصمیم های ماست همه ما رویاها و آرزوهایی داریم چه عملی در نهایت، تعیین کننده شخصیت و راه زندگانی ماست؟ پاسخ این پرسش در کلمه تصمیم نهفته است. در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما رقم زده می شود. آنچه سرنوشت ما...
-
احساس
1389/04/14 18:00
-
یک داستان واقعی
1389/04/14 17:58
در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آن ها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى...
-
پسر عاشق
1389/04/14 16:58
دختر با نا امیدی و عصبانیت به پسر که روبرویش ایستاده بود نگاه می کرد کاملا از او نا امید شده بود از کسی که انقدر دوستش داشت و فکر می کرد که او هم دوستش دارد ولی دقیقا موقعی که دختر به او نیاز داشت دختر را تنها گذاشت از بعد از پیوند کلیه در تمام مدتی که در بیمارستان بستری بود همه به عیادتش امده بودن غیر از پسر چشمهایش...
-
ایا قدر خود را میدانیم
1389/04/13 12:00
آیا قدر خود را می دانیم یه سخنران معرف در مجلسی که دویست نفر در آن حصور داشتند . یک اسکناس صد دلاری را ازجیبش بیرون آورد پرسید چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد ؟ دست همه حاضران بالا رفت سخنران گفت بسیار خوب من این اسکناس را به یکی ار شما خواهم داد ولی قبلا از آن می خواهم کاری بکنم و سپس در برابر نگاه های متعجب...
-
دانه کوچک
1389/04/13 11:57
دانه کوچک دانه کوچک بود و کسی او را نمیدید. سالهای سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود.دانه دلش میخواست به چشم بیاید اما نمیدانست چگونه. گاهی سوار باد میشد و از جلوی چشمها میگذشت ... l گاهی خودش را روی زمینه روشن برگها میانداخت و گاهی فریاد میزد و میگفت: من هستم، من اینجا...
-
خواندن فکر دیگران
1389/04/13 11:50
آیا مایلید به افکار کسی که در کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ اگر با افراد زیادی مواجه شده باشیم میتوانیم بسیاری از آنها را حتی از نـوع صـحـبـتکـردنـشـان بـشـنـاسـیـم. امـا ایـن شنـاخـت در مـواجهـه حضـوری بـا دانستن بــســیــــاری از حــــالاتثــابــت شــده در عـلــم روانشناسی، بهترین فرهنگ نامه آدمشناسی را...
-
هر اتفاقی میافتد به نفع ماست
1389/04/13 11:48
توی کشوری پادشاهی زندگی میکرد که خیلی مغرور ولی عاقل بود. یه روز برای پادشاه یه انگشتر به عنوان هدیه آوردند، ولی رو نگین انگشتر چیزی ننوشته بود و خیلی ساده بود. شاه پرسید: این چرا اینقدر ساده است و چرا چیزی روی آن نوشته نشده است؟ فردی که آن انگشتر را آوره بود گفت: من این را آوردهام تا شما هر آن چه که میخواهید روی...
-
داستان کوتاه
1389/04/02 15:37
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی: اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری ! دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! و سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!!! پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟...
-
16 مهارت صحبت در جمع
1389/04/02 15:34
در زندگی همه ما مواقعی وجود دارد که باید در حضور چند نفر راجع به مسالهای صحبت کنیم. ممکن است این صحبت در جلسه یا کنفرانسی باشد که رسمیت داشته باشد و ممکن هم هست که در یک جمع خانوادگی یا در محیط کار بخواهیم برای دوستان یا همکارانمان صحبت کنیم. اگر مهارتهای لازم را در این زمینه داشته باشیم، قطعاً روند کار با موفقیت...