دو اصل مهم برای دستیابی به موفقیت مالی وجود دارد. اولین اصل، همان است که ما آن را قانون جذب مینامیم.
ادامه مطلب ...والدین نمی دانند که چه تاثیری بر فرزندانشان دارند. از زمانی که به دنیا می آییم، شروع به یادگرفتن از کسانی می کنیم که بیشتر از در اطراف خود می بینیم که معمولاً هم پدر و مادرمان هستند. الگو بودن کمی ترس دارد اما باید بدانید که بعنوان پدر یا مادر این وظیفه را دارید. به زمانی فکر کنید که فرزندتان کوچک بود و مثل طوطی هرچه که می گفتید را تکرار می کرد. باید بداانید که حالا که فرزندانتان بزرگتر شده اند هم باز هرچه شما بگویید یا انجام دهید را کپی می کنند، اما به طریقی متفاوت. مهم نیست که چند سالمان باشد، به هر حال حرفها و اعمال اطرافیانمان را بررسی می کنیم. بچه ها اینکار را بیشتر از دیگران انجام می دهند چون سعی دارند رفتار قابل قبول و غیرقابل قبول را از هم بشناسند. آنها به همه فعالیت های روزانه تان، حرف زدنتان و حتی تن صدایتان دقت می کنند. این مسئله را دفعه بعدی که با فرزندتان حرفتان شد یادتان باشد. والدین باید اهمیت احترام به دیگران را به فرزندشان یاد بدهند. اگر می خواهید فرزندتان از کلمات "لطفاً" و "متشکرم" استفاده کند، خودتان هم باید این کلمات را به زبان بیاورید. اگر بچه هایتان اهل اذیت کردن و فخر کردن هستند، باید بنشینید و درمورد رفتارشان با آنها صحبت کنید. خیلی ساده برایشان توضیح دهید که با این رفتارشان دیگر هیچ کس دوست نخواهد داشت که با آنها رفت و آمد کند چون او احساسات آنها را جریحه دار می کند. فرزندتان باید طریقه رفتارکردن شما را با همسایه ها و اطرافیان ببیند تا یاد بگیرد که او هم با بقیه همانطور رفتار کند. خیلی وقت ها والدین به خاطر خستگی از کار و نیاز به کمی استراحت از تربیت فرزندانشان غافل می شوند. شما و همسرتان باید خیلی مراقب این رفتارتان باشید چون بچه ها به ساختار، قانون، و نظم نیاز دارند و بدون آن، وحشی می شوند و پدرومادرشان را اذیت و آزار می کنند. فقط به این دلیل که بچه هایتان سنشان بالا رفته است دست از تربیت آنها برندارید. چند دقیقه بعد از کار استراحت کنید و بعد روی نیازهای فرزندانتان متمرکز شوید. بچه ها دوست دارند والدینشان را خوشحال کنند و اگر احساس کنند والدینشان دوستشان ندارند شروع به رفتارهای خشونت آمیز می کنند. برای مقابله با این مشکل، باید به فرزندانتان بفهمانید که چقدر دوستشان دارید. هر روز به آنها توجه کنید و رفتارهای خوبشان را تحسین کنید. نسبت به رفتارهای منفیشان مثل قشقرق و دادوبیداد که برای دوران نوجوانی کاملاً عادی است، عکس العمل شدید نشان ندهید. بد نیست که به یک پزشک مراجعه کنید چون ممکن است فرزندتان دچار عدم توازن شیمیایی باشد و همین مسئله باعث شود به برخی موقعیت ها بیش از حد حساسیت نشان دهد. برای اینکه الگوی خوبی برای فرزندانتان باشید باید صداقت را تمرین کنید. اگر فرزندتان از شما سواات سخت و تکان دهنده می پرسد، به آنها صادقانه پاسخ دهید. فقط آن پاسخ ها را طوری بیان کنید که فرزندتان متوجه آن بشود. عادت های بدی مثل سیگار کشیدن و تنبلی را ترک کنید. اگر لازم است چند کیلو لاغر شوید، کاری کنید که فرزندتان ببیند که ورزش میکنید. آنها باید بفهمند که همه چیز در دنیا آسان به دست نمی آید و با تلاش سخت می توانند بر مشکلات فیزیکی، روحی و ذهنیشان فائق آیند. فرزندانتان باید ببینند که شما از وقتتان هوشمندانه استفاده می کنید تا آنها هم یاد بگیرند که از وقتشان درست استفاده کنند |
«بیل گیتس»، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت:
«در
دبیرستان خیلی چیزها را به دانشآموزان نمیآموزند»
او
هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند، بیان
کرد.
این
اصول به شرح ذیل است:
اصل
اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار
بیایید.
اصل
دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما
انتظار میرود که قبل از آن که نسبت به خودتان احساس خوبی داشته
باشید، کار مثبتی انجام دهید.
اصل
سوم: پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما
رقم فوقالعاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از
آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه
برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید.
اصل
چهارم: اگر فکر میکنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه
هستید.
پس از استخدام شدن
متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون
امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
اصل
پنجم: آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر
بزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این
کار « یک فرصت» بود.
اصل
ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از
نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان
پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما میرسد، ملالآور
نبودند
1- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
2- اگر در متن بالا C را پیدا کردید، حالا 6 را پیدا کنید.
9999999999999999999
9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999
9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999
9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999699999999999999
9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999
9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999
9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
3- حالا حرف N را بیابید. کمی مشکلتر از قسمتهای بالا میباشد.
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
این یک شوخی نیست. اگر شما قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت.
مغز شما عملکرد خوبی دارد و از بیماری آلزایمر در امان خواهید بود.
آیا مایلید به افکار کسی که در کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟
اگر
با افراد زیادی مواجه شده باشیم میتوانیم بسیاری از آنها را حتی از نـوع
صـحـبـتکـردنـشـان بـشـنـاسـیـم. امـا ایـن شنـاخـت در مـواجهـه حضـوری
بـا دانستن بــســیــــاری از حــــالاتثــابــت شــده در عـلــم
روانشناسی، بهترین فرهنگ نامه آدمشناسی را برایمان میگشاید. با شناخت
بیشتر افراد، ارتبـاطمـان جهـت دار میشود و در مدت کوتاهی خواهیم توانست
به هدف مورد نظر از این آشنایی و ملاقات نزدیک شویم.
ایجاد رابطه صحیح باعث رشد عزت نفس در انسان و تقویت ارتباط
ما با خودمان و اطرافیان میشود. هر چه بهتر و کاملتر با خود و دیگران
ارتباط برقرار کنیم، احساس موفقیت از ایجاد یک ارتباط صحیح و دوستانه،
ما را زودتر به هدفهایمان میرساند.
فرد
خوددار: اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان میدهد که خود را به
شدت کنترل کرده است.در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از
خود دور کند.
حالت تدافعی: اگر انگشتان دستها بهبازو گره
خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حملهای غیر منتظره و ناگهانی
یا بیمیلی برای تغییر چهره شخص است.اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت
بی میلی، شدیدتر است.
متفکر: گره کردن دستها به دستههای صندلی، نشان میدهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند. اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است. این حالت بیشتر در مسافران مضطرب هواپیمای هنگام پرواز و فرود آن دیده میشود.
دقت: وقتی شخصی انگشت سبابه را روی صورت و بقیه انگشتانش را به صورت گره کرده در پایین صورتش قرار میدهد یعنی با دقت است.این حالت نشان میدهد که وی بادقت زیاد به صحبتهای شما گوش میدهد و یک یک کلمات شما را میسنجد و در چهره او حالتی انتقادی به چشم میخورد.
بدگمان: انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره، نشان دهنده حالت تردید و دودلی اسـت. او بـه صـحـبـتهای شما و صحت گفتههایتان تردید میکند. در این حالت ممکن است آرنج او روی میز قرار گرفته باشد.
بیگناه: دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشد، بهترین نمونه برای نشان دادن حالت بیگناهی و درستکاری است. این حالت، اثر باقیمانده از شکل سوگند خوردن است کهدست را روی قلب قرار میدهند.
مطمئن: این حالت دستها در مردها نشان میدهد به آنچه که میگویند اعتقاد و اعتماد کامل دارند و در خانمها کمتر دیده میشود. هنگامی که دست خود را به کمر میزنند نشان میدهند که به آنچه میگویند اطمینان دارند.
مـرمـوز: دسـتهـای به هم مشت شده زیرچانه، نشان میدهد که شخص نظریاتش را پنهان میکند و به شما اجازه میدهد به صحبت خود ادامه دهید، تنها هنگامی که حرفهایتان پایان یافت به شما و نظریات شما حمله خواهد کرد.
ظاهرساز: او آرام به نظر میرسد اما این آرامش پیش از توفان است.این حالتی است که بیشتر روِسا به خود میگیرند تا خود را به گونهای به زیردستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه آنها نیز کم نشود.